به گزارش یزدفرد به نقل از ایسنا، عصر شنبه ـ ۲۱ اسفند ماه ـ در جریان برنامههای هنری بزرگداشت نظامی، موزه هنرهای معاصر تهران میزبان پرفورمنسی شد که رخداد حادثهای در جریان آن از همان ساعات ابتدایی برگزاری و همچنان تا ساعات انتشار این خبر، واکنشهای مختلف و البته انتقادهایی را به همراه داشته است.
ماجرا از فضای مجازی و با انتشار ویدیویی از این پرفورمنس بر فراز حوض روغن موزه هنرهای معاصر تهران آغاز شد. برخیها از جمله منصوره بشیرپور، کارشناس اقتصاد هنرهای تجسمی با بازنشر این ویدیو در صفحه اینستاگرام خود، از این حادثه انتقاد کردند و به این ترتیب دیگر کارشناسان و کاربران فضای مجازی نیز با آنها همراه شدند و از سوی دیگر عدهای هم نظرات مخالف با آنها را در دفاع از ماهیت کلی این رویداد هنری بیان کردند.
بشیرپور با بیانی صریح در بخشی از انتقادها نوشته بود: «باید تشکر کرد از همه دستاندرکاران این برنامه، از تک تک که در اجرا و هماهنگی دخیل بودند که (قرار نبود اینجوری بشه و اتفاق بود) هایشان عذر بدتر از گناه است و تشکر ویژهتر از همه فرهیختگانی که به این پیشنمایش دعوت شدند و بدون هیچ اعتراضی تنها به تماشا نشستند، که بدون شک این سکوت غمانگیزترین نکته این اتفاق بود.»
سعید باباوند، منتقد هنری نیز با بازنشر این ویدیو در فضای مجازی، انگشت انتقاد را به سمت مسوولان فرهنگی نشانه گرفت.
کاربری هم در فضای مجازی در انتقادی صریح چنین نوشت: «... کاش تاریخچه موزه هنرهای معاصر تهران را بخوانند و از گنجینهای که در آن بوده اطلاع پیدا کنند. خود موزه هنرهای معاصر یکی از پنج گنج تهران است.»
و این در حالی است که کارگردان هم ساعتی پس اجرا، بدون اشاره به این حادثه و ابراز تاسف نسبت به آن، به صرف انتشار ویدئوهایی از پرفورمنس در فضای مجازی بسنده کرد.
در این بین البته نگاه هایی هم به دفاع از ماهیت کلی چنین اتفاقاتی برخاسته و یادآوری کردند که هنر معاصر و موزه در حال تجربه است و این اتفاق هم میتواند به عنوان نقطه عطفی در تاریخ این موزه نگاشته شود.
در ادامه ویدئویی که از این پرفورمنس منتشر شده و حاکی از ریختن مایع داخل حوض به بیرون است را مشاهده می کنید:
بالاخره صبح فرا رسید و در حالی که عدهی زیاد چشم انتظار واکنش موزه نسبت به این اتفاق بودند، موزه هنرهای معاصر تهران با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش توضیحاتی را درباره این حادثه ارائه داد. در بخشی از توضیحات موزه چنین نوشته شده است: «برخورد پرفورمر به روغن در طرح اصلی ارائه شده به موزه نبوده و در اثر اشتباه ایجاد شده است.»
پس از انتشار این مطلب، رسانههای مختلف به سراغ مدیران سابق موزه هنرهای معاصر تهران در ادوار مختلف رفتند و به این ترتیب نظرات متفاوتی درباره این حادثه مطرح شد.
حبیبالله صادقی که در سال ۱۳۸۴ مدیریت موزه هنرهای معاصر تهران را برعهده داشت، در این رابطه به ایسنا گفت: «این پرفورمنس امکان خوبی بود که یعنی موزه دارد یک تجربه جدید را دنبال میکند. من این تجربه را اصلا بهعنوان حاشیه نمیبینم؛ اما شاید میشد این حرکات را به صورت دیگری انجام داد.»
محمد صحفی که سابقه چندین دوره مدیریت موزه هنرهای معاصر تهران و اداره کل هنرهای تجسمی را در کارنامه دارد هم در گفتوگویی با یکی از رسانهها در این رابطه گفته است: «از مدیران هنری عالی رتبه ما بعید است که در موزه هنرهای معاصر تهران اجازه فعالیت به چنین برنامههایی که هدف مشخصی هم ندارند، میدهند و باعث تاسف است و به نوعی سوءمدیریت در حوزه هنری کشور را نمایان میکند.»
کارگردان پرفورمنس پرحاشیه، دیگری فردی بود که از سوی رسانهها برای ارائه پارهای توضیحات نشانه گرفته شد. یاسر خاسب در همین رابطه در گفتوگویی با ایسنا ضمن ابراز تأسف از حادثه پیش آمده، چنین اظهار کرد: «اگر اشتباهی کردم و حادثهای پیش آمد، متاسفم و از مردم کشورمان، از جامعه هنری و به ویژه هنرمندان حوزه تجسمی عذرخواهی میکنم ولی به آنان اطمینان میدهم که هیچ آسیبی به حوض روغن زده نشده است.»
و در این بین انجمن هنرمندان مجسمهساز هم به صف منتقدان پیوست و با انتشار بیانیهای خواستار ارائه مستندات از سوی موزه شد.
و اما نکته قابل توجه دیگر در این میان، حضور و اظهارات محمود شالویی، دبیر ستاد بزرگداشت حکیم نظامی بود که یک ساعت قبل از آغاز این پرفورمنس، برای افتتاح نمایشگاه «پنج گنج» در موزه هنرهای معاصر تهران حاضر بود و در بخشی از گفتههای خود درباره برنامههای موزه از جمله این نمایشگاه گفته بود، «جلسات متعددی را برای هماهنگی و چگونگی برگزاری این بزرگداشت برگزار کردیم. در ابتدا بسیاری از افراد از جمله مدیریت موزه با برگزاری این نمایش موافق نبودند چرا که اعتقاد داشتند آثاری که درباره حکیم نظامی و یا برگرفته از اشعار او باشد بسیار کم است. اما در بین مجموعههای خصوصی جستجوهایی انجام و با مجموعهداران تعامل شد که خوشبختانه بعد از این جستجو آثاری به دست آمد که بسیار ارزشمند است و آثاری از گنجینه موزه و مجموعه داران خصوصی در این نمایشگاه ارائه شد.»
یک روز پس از حادثه حوض روغن موزه هنرهای معاصر تهران، واکنشهای نسبت به حادثه پیش آمده، همچنان ادامه دارد و این در حالی است که مسئولان موزه بر این باورند که آسیبی به اثر وارد نشده و روغن مجددا به داخل حوض بازگردانده خواهد شد؛ اما برخی کاربران این مسئله را مطرح کردهاند که حتی اگر این پرفورمنس رویکردی معاصر را دنبال میکرده، ربطی به برخورد فیزیکی با خود اصل اثر ندارد.
موزه هنرهای معاصر تهران عصر شنبه ـ ۲۱ اسفند ماه ـ میزبان پرفرمونسی حاشیه ساز شد که بر اساس تصاویری که از این حادثه منتشر شده، زنگ خطر آسیب به یکی از آثار هنری موزه هنرهای معاصر تهران را به صدا درآورد.
به گزارش ایسنا، حاشیه به اجرای پرفورمنس «گربه جاده ابریشم» باز میگردد. بخش عمده اجرای این گروه، شامل بندبازی بر فراز حوض معروف موزه هنرهای معاصر بود که ویدئوهای منتشر شده در فضای مجازی، حاکی از برخورد برخی اجراکنندگان با روغن داخل حوض و بیرون ریختن مایع داخل آن به بیرون بوده است.
این حوض که در واقع یک اثر ارزشمند هنری است و سال هاست که در موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری میشود، توسط یک هنرمند ژاپنی به نام نوریوکی هاراگوچی خلق شده است. او تابستان سال گذشته درگذشت و این در حالی است که سه سال قبل از فوتش به ایران سفر کرده بود تا اثرش را مرمت کند و اتفاقا از اینکه هنوز بعد از ۴۰ سال اثرش را پابرجا و کاملا سالم میدید، ابراز تعجب کرده بود.
موزه هنرهای معاصر در سال ۱۹۷۷ اثر هاراگوچی را با عنوان «ماده و فکر» خریداری کرد که ظرف فولادی جوشخورده مربعی شکلی است که درون آن با روغن سیاه پر شده؛ از آنجا که روغن برخلاف آب ثابت مانده و خاصیت انعکاسی دارد، این اثر شبیه به یک آینه بزرگ سیاه رنگ در کف زمین است.
حالا حادثهای که به واسطه اجرای یک پرفورمنس بر فراز «ماده و فکر» رخ داده، عدهای از هنرمندان و کارشناسان را نگران سلامت اثر کرده است.
منصوره بشیریپور، کارشناس اقتصاد هنرهای تجسمی با انتشار ویدیویی در صفحه اینستاگرامش به انتقاد از مسوولان و برگزارکنندگان پرداخته و با اشاره به اینکه این اتفاق یک حادثه بوده، از افرادی که به این پیشنمایش دعوت شدند، ولی بدون هیچ اعتراضی تنها به تماشا نشستند، انتقاد کرده است.
سعید باباوند، منتقد هنری نیز با بازنشر این ویدیو، انگشت انتقاد را به سمت مسوولان فرهنگی گرفته است.
کاربری در فضای مجازی نیز با اشاره به تاریخچه موزه هنرهای معاصر تهران یادآوری کرده است که این موزه یکی از پنج گنج تهران است.
در این بین البته نگاههایی هم به دفاع از ماهیت کلی چنین اتفاقاتی برخاسته و یادآوری کرده اند که هنر معاصر و موزه در حال تجربه است و این اتفاق هم میتواند به عنوان نقطه عطفی در تاریخ این موزه نگاشته شود.
واکنش موزه
موزه هنرهای معاصر تهران با انتشار مطلبی دربارهی حادثه پیش آمده حین اجرای یک پرفورمنس بر فراز اثر هنری «ماده و فکر» واکنش نشان داد.
در این مطلب که در صفحه اینستاگرام موزه هنرهای معاصر تهران منتشر شده، چنین آمده است: «موزه هنرهای معاصر تهران با ابراز تأسف از واقعهی پیشآمده در حین اجرای پرفورمنس در جریان گشایش نمایش پنج گنج، اعلام میدارد:
- برخورد پرفورمر به روغن در طرح اصلی ارائه شده به موزه نبوده و در اثر اشتباه ایجاد شده است.
- در این اتفاق، بخشی از بدن پرفورمر، به روغن برخورد میکند که موجب خروج مقداری روغن میشود؛ که قابل جایگزینی است.
- طی سالهای پس از خلق اثر، همواره روغن تبخیر شده و به آن اضافه شده است. در سال نود و شش هم با حضور هنرمند، کل روغن خارج شد و روغن جدید جایگزین شد.
- در هنرهای میانرسانهای و نوین معاصر، ایجاد دیالوگ بین آثار گذشته و حال، فضایی جدید برای بیان هنری، ایجاد کرده است که در روزهای آینده، نمونههایی از آن را منتشر خواهیم کرد.
- ضمن احترام به نظرات ابراز شده پیرامون این واقعه، و تأسف، چنانچه موجب ناراحتی دوستداران و علاقمندان شده باشد، اعلام میشود این اتفاق، تخریب اثر هنری محسوب نمیشود و صرفا به دلیل خطای سهوی، بخشی از روغن از موزه خارج شده، که جایگزین خواهد شد.
- حفاظت از آثار هنری موزه، در زمرهی اصلیترین وظایف موزه است، آنچنانکه در مهرماه سال نود و شش، نوریوکی هاراگوچی را برای مرمت حوض روغن به ایران دعوت کرد و قبل از درگذشت وی، این اثر مرمت شد.
- امید داریم با دقت و حساسیت بیشتر، در آینده شاهد خطاهایی از این دست نباشیم.»
موزه هنرهای معاصر تهران، به دلیل نارنجی شدن وضعیت کرونا در تهران، تعطیل شد.
به گزارش روابط عمومی موزه هنرهای معاصر تهران، بنا بر اعلام ستاد ملی کرونا بر نارنجی شدن شهر تهران و لزوم تعطیلی فعالیتهای سطح ۳ و ۴ و با توجه به اینکه موزهها در سطح سوم فعالیتها قرار دارند، موزه هنرهای معاصر تهران از روز یکشنبه ۱۵ فروردین تا صدور مجوز بازگشایی از سوی ستاد ملی کرونا تعطیل خواهد بود.
این تعطیلی در حال رخ میدهد که از بازگشایی موزه هنرهای معاصر، بیش از دو ماه نگذشته است. این مجموعه هنری، در بهار سال ۱۳۹۷ برای بازسازی و نوسازی تعطیل شد که انجام این پروژه حدود سه سال طول کشید.
آیین بازگشایی موزه هنرهای معاصر بعد از ۳۲ ماه تعطیلی برای مرمت گنجینه موزه، سرانجام ۹ بهمن با حضور هنرمندان و برخی از مسوولان انجام شد.
موزه هنرهای معاصر بعد از دو سال و نیم تعطیلی با نمایشگاهی از آثار اهدا شده از مجموعه زندهیاد منیژه میرعمادی بازگشایی شد.
در لیست ۷۰۵ اثر اهدا شده به این موزه که نمایش برخی از آنها همزمان با این افتتاح آغاز شده، آثار هنرمندان ایرانی مانند منوچهر یکتایی، بهجت صدر، پروانه اعتمادی، حسین زندهرودی، عباس کیارستمی، فریده لاشایی، مسعود عربشاهی، سهراب سپهری و ژازه طباطبایی به چشم میخورد. امکان بازدید عمومی این موزه از ۱۴ بهمن فراهم شده است.
موزۀ هنرهای معاصر تهران شامل جامعترین و مهمترین گنجینههای هنر مدرن در خارج از اروپا و آمریکای شمالی و مالک یکی از ۵ تا ۱۰ مجموعۀ مهم هنر نوگرا در دنیاست. این موزه دارای کارهای مهمی از جنبشهای هیجاننمایی انتزاعی، پاپ آرت، مینیمالیسم، مفهومی، و فوتورئالیسم است. در گنجینۀ دائمی موزه بیش از ۳۰۰۰ اثر ارزشمند از نخبگان هنرهای تجسمی نگهداری میشود که نزدیک به ۴۰۰ عدد از آنها، دارای ارزش استثنایی هستند. از جمله آثار مهم موزه، میتوان به کارهای شاخصی از گوگَن، رُنوار، پیکاسو، ماگریت، ارنست، پولاک، وارهول، لُویت، و جاکومتی اشاره کرد. موزۀ هنرهای معاصر تهران همچنین مالک مجموعۀ بسیار مهم و جامعی از هنر نوگرا و معاصر ایران است.
گنجینۀ موزه هنرهای معاصر تهران از اموال عمومی ایران محسوب میشود. میانگین قیمت آثار این گنجینه حدود ۵ میلیارد دلار قیمتگذاری شده؛ اما بعضیها تا ۱۰ میلیارد دلار هم تخمین زدهاند.
در گنجینۀ دائمی موزه بیش از ۳۰۰۰ اثر ارزشمند و یگانه از نخبگان هنرهای تجسمی ایران و جهان نگهداری میشود که نزدیک به ۴۰۰ عدد از آنها ارزش استثنایی دارند. در سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ این گنجینه بهطور کامل در نمایشگاهی به نام جنبش هنر مدرن به نمایش درآمد. به گفتۀ رئیس وقت موزه در سال ۱۳۹۳، به خاطر عدم نمایش، بیشتر آثار نگهداریشده در زیرزمین موزه در معرض هوای بیرون قرار نگرفته و آسیب کمی دیدهاند و هیچیک از این آثار دارای آسیب جدی نیست. به گفتۀ برخی کارشناسان هنری، آثار نگهداریشده در این گنجینه «بینظیر» هستند و گرد آوری این آثار به خاطر تلاش بسیار حکومت پهلوی در خرید آثار هنر مدرن آمریکا و اروپا و برای نشان دادن چهرهای نوگرا از حکومت بود. فرح پهلوی در گفتگو با روزنامۀ گاردین در سال ۲۰۱۲ میلادی، آثار این موزه را «سرمایۀ ملی» نامیده بود و ابراز امیدواری کرده بود تا مردم ایران از این مجموعه به خوبی نگهداری کنند.
موزۀ هنرهای معاصر دارای یکی از کاملترین مجموعههای هنر اکسپرسیونیسم انتزاعی در جهان است. از بزرگان هنر مدرن جهان شاید تنها مانه، سزان و موندریان اثری در این موزه نداشته باشند. به گفتۀ علیرضا سمیعآذر، از مدیران پیشین موزه، مجموعه آثار موزه از آن جهت در جهان استثنایی هستند که همۀ جنبشهای هنری سدههای ۱۹ و ۲۰ میلادی را یکجا پوشش میدهند؛ چیزی که «نه در ژاپن و شرق، نه در کشورهای اروپای شرقی، نه در اسکاندیناوی، نه در آمریکای جنوبی و آسیا، و هیچ جای دیگر نمونهاش را نمیتوان یافت». ارزش مادی بعضی از این آثار چنان است که «همچون جواهرات سلطنتی، پشتوانۀ اسکناس [ایران]بهشمار میروند.»
خبرگزاری فارس در گزارشی به سال ۱۳۹۱ به ارزش روز آثار این موزه پرداخت. بنا بر این گزارش، اگرچه آثار موزه را هیچگاه کارشناسان معتبر خارجی قیمتگذاری نکردهاند، اما ارزش حدودی این آثار بیش از ۲٫۵ میلیارد دلار است. مشخصاً، سه عدد از این آثار که در چند سال گذشته به امانت سپرده شدهاند و در آن هنگام برای تخمین میزان بیمه نیاز به کارشناسان معتبر برای قیمتسنجی آثار بود، دارای قیمتهایی به ترتیب زیر هستند:
نقاشی دیواری روی زمینه قرمز هندی، جکسون پولاک، ۲۵۰ میلیون دلار بر پایۀ تخمین بنیاد کریستیز
نقاش و مدلش، پابلو پیکاسو، ۱۰۰ میلیون دلار بر پایه تخمین نهادهای رسمی در خارج از کشور و گروهی از کارشناسان ایرانی
ترینیداد فرناندز، کیس فان دنگن، ۶۰ میلیون دلار بر پایه تخمین کارشناسان هلندی
شمارۀ دو (مرکز زرد)، مارک روتکو، ۶۰ تا ۷۰ میلیون دلار
طبیعت بیجان و باسمۀ ژاپنی، پل گوگن، ۵۵ میلیون دلار
از جمله دیگر آثار این موزه، تابلوی زن ۳ اثر ویلم دکونینگ بود که سال ۱۳۷۳ در سکوت خبری از ایران بیرون برده و با باقیمانده صفحات شاهنامۀ تهماسبی – که در اختیار دیوید گفن، میلیاردر آمریکایی، بود – تاخت زده شد که این معاوضه به خاطر «غیرقابل نمایش» بودن تابلو در ایران صورت گرفت. در سال ۲۰۰۶ میلادی (۱۳۸۵)، این تابلو به قیمت ۱۳۷٫۵ میلیون دلار به فروش رفت و عنوان دومین تابلوی گرانبهای فروختهشده تا آن زمان در جهان را به دست آورد.
نقاش و مدلش پیکاسو از جمله نامدارترین آثار این هنرمند است که به نوشتۀ گاردین، ارزشی میان ۲۵ تا ۳۰ میلیون پوند دارد. وال استریت ژورنال نیز آن را از برترین آثار پیکاسو میداند. این تابلو در ایران به نمایش همگانی گذاشته نمیشود و در انبار زیرزمینی موزه نگهداری میشود.
آرمیدن دو نفر بر تخت، در حضور دیگران تابلویی سهلتی از فرانسیس بیکن است که از جمله مهمترین آثار وی بهشمار میرود. این اثر به دلیل مایۀ همجنسگرایانهاش تنها یک بار پس از انقلاب به نمایش درآمد. با این حال، در سال ۱۳۸۳ برای نمایش در موزۀ تیت لندن به بریتانیا قرض داده شد.
آثار موجود از اندی وارهول در این موزه از جمله نامدارترین کارهایش هستند. وارهول خود رابطۀ خوبی با خاندان پادشاهی ایران داشت و پرترههایی از آنان، از جمله فرح و اشرف پهلوی، کشیده بود.
تابلوی خودکشی (مرد ارغوانی در حال پرش) (۱۹۶۳) از وی در سال ۱۹۷۵ خریداری شد. تونی شفرازی، دلال آثار هنری مقیم نیویورک، ارزش کنونی تابلو را ۷۰ میلیون دلار تخمین میزند.
از جمله دیگر آثار وارهول در موزه تابلوهایی از مائو تسهتونگ و پرترههایی از سرخپوست آمریکایی، میک جگر و مرلین مونرو است.
از جمله دیگر آثار مطرح هنر مردمی موزه میتوان براتاتا (۱۹۶۲) را – که از مطرحترین کارهای روی لیختنشتاین است – نام برد.
از آثار هنرمندان تندیسساز مفهومی نیز میتوان به کارهایی از دانلد جاد (بیعنوان، ۱۹۶۵) و ادواردو چیلیدا (یادی از پابلو نرودا، ۱۹۷۴) و دن فلاوین (بیعنوان، ۱۹۶۶–۱۹۷۱)، و سول لویت (ساختار مکعبی، ۱۹۷۶)، و هِنری مور (بیضی با نقاط تیز) اشاره کرد.
موزهی هنرهای معاصر تهران تا پایان تابستان سال جاری به علت تعمیرات گسترده تعطیل خواهد بود.
به گزارش ایلنا، برنامه زمانبندی تعمیرات در موزه هنرهای معاصر تهران، یک پروسهی ۴، ۵ ماهه است؛ چراکه قرار است به صورت گستره انجام شود. این تعمیرات برای اولینبار در بخشهای مختلف موزه ازجمله گنجینه، گالریها، پشت بامها و ... انجام میشود.
آخرین نمایشگاه موزهی هنرهای معاصر تهران، نمایشگاه آثار علیاکبر صادقی بود که در تاریخ 25 فروردینماه سال جاری پایان یافت.
در حال حاضر، کارهای مطالعاتی برای تعمیر موزه آغاز شده است. ناظر اصلی و مجری طرحهای عمرانی این پروژه وزارت ارشاد است. از قرار معلوم؛ مجری و پیمانکار این طرح نیز انتخاب شده است.
به منظور شفافسازی، ضرورت بازسازی، مراحل مطالعاتی موزه انجام شده و چگونگی بازسازی موزه در نشستی با حضور معاون هنری وزرات ارشاد به زودی بیان میشود.
هفت انجمن تجسمی نسبت به انتقال موزه هنرهای معاصر تهران به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اعتراض کردند.
به گزارش شرق، شورای هماهنگی انجمنهای تجسمی کشور که دربرگیرنده هفت انجمن شامل هنرمندان نقاش، هنرمندان مجسمهساز، عکاسان، تصویرگران، طراحان گرافیک، خوشنویسان، سفال و سرامیک است. دیروز، ۲۸ بهمن، با انتشار بیانیهای نسبت به انتقال موزه هنرهای معاصر تهران از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اعتراض کرده و خواهان روشنشدن اهداف و ابعاد این ماجرا شدهاند.
در این بیانیه آمده است: «بر اساس خبرهای شنیدهشده در برخی از محافل رسمی، باز هم خبری جدی مبنی بر انتقال بیسروصدای موزه هنرهای معاصر تهران به گوش میرسد. هنوز زمان طولانیای از خبر انتقال موزه هنرهای معاصر تهران به بنیاد رودکی در اسفند ۱۳۹۴ نگذشته که اینبار خبر انتقال این موزه به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری منتشر میشود. همچنین زمزمههایی مبنی بر انتقال مدیریت و نظارت بر گالریهای هنری، حراجها و دیگر موزههای هنری به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شنیده شده که باعث ایجاد نگرانیهای عمیقی در میان هنرمندان شده است.
پنهانکاری نهادهای فرهنگی دولتی و بیاطلاعگذاشتن جامعه هنری از تصمیمات کلان در حوزه فرهنگ و هنر میتواند صدمات جبرانناپذیری به بدنه فرهنگی کشور زده و باعث بیاعتمادی جامعه هنری به دولت و همچنین موجب ایجاد نابسامانی و کژتابی در روند درست و منطقی مسیر فرهنگی کشور شود.
پرسش اصلی این است: نسبت گنجینهای از میراث فاخر هنری جهان ذیل مجموعه موزه هنرهای معاصر با سازمانی به نام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری چیست؟ که مسئولیت نگهداری از آن را باید به این سازمان سپرد؛ سازمانی که در نگهداری موزههایش و تشویق مردم به دیدار از میراث تاریخی ایران به شایستگی عمل نکرده است و شبهاتی در حفظ اموال موجود در موزههایش وجود دارد، چگونه میتواند به شایستگی از حوزهای که خارج از محدوده شرح وظایف، دانش و تخصص نداشته این سازمان است، محافظت و نگهداری کند.
موزه هنرهای معاصر تهران به عنوان یکی از مراکز مهم هنری و فرهنگی کشور با پیشینهای بیش از ٤٠ سال و دربرگیرنده گنجینهای بینظیر از هنر مدرن ایران و جهان است. این موزه از قدیمیترین مکانهای گردهمآیی اهالی هنرهای تجسمی به شمار میرود و با کوشش، دلسوزی، علاقه و حمایت هنرمندان تجسمی کشور این موزه دارای جایگاهی شایسته، مهم، جدی و تأثیرگذار برای رشد و ارائه هنرهای تجسمی کشور در عرصه ملی و بینالمللی است.
ازاینرو تصمیمگیریهای غیرکارشناسانه و بدون اطلاع هنرمندان تجسمی کشور و انجمنهای تخصصی و هنری درباره آینده این موزه مهم بینالمللی خارج از ضوابط و قواعد مدیریت فرهنگی بوده و هفت انجمن تجسمی کشور به نمایندگی از جامعه هنری ایران قاطعانه نسبت به این تصمیم دولت اعتراض کرده و خواهان پاسخگویی روشن و مستدل مسئولان دولتی به هنرمندان، حقوقدانان، کارشناسان و مردم ایران هستند.
انجمن هنرمندان نقاش ایران
انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران
انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران
انجمن خوشنویسان ایران
انجمن عکاسان ایران
انجمن هنرمندان سفالگر ایران
انجمن تصویرگران ایران».
به گزارش تابناک، برنامهریزی برای انتقال بیسروصدای 60 اثر از بهترین آثار هنری موزه هنرهای معاصر به کشورهای اروپایی که تخمین زده میشود این محموله ارزشی میلیارد دلاری داشته باشد و یکی از بزرگترین مجموعههای تحت مالکیت ایران را شامل میشود، همچنان در جریان است و نقدهای وسیع متخصصان باعث نشده که روند صدور این آثار به ایتالیا متوقف شود و مسئولان معاونت هنری و موزه هنرهای معاصر بر خروج این آثار از ایران اصرار دارند.
مجید ملانوروزی مدیر موزه هنرهای معاصر در روزهای اخیر وعده داده بود که پیش از انتقال آثار هنری به خارج از ایران، کتابچه موزه که حاوی اطلاعات تمامی آثار حاضر در این موزه است، منتشر شود اما همچنان از انتشار متن تفاهنامه میان موزه هنرهای معاصر و موزههای اروپایی که حاوی جزئیاتی روند نقل و انتقال آثار، تضمینهای مالی و امنیتی لحاظ شده، پشتوانه حقوقی تفاهنامه برای بازگشت آثار به ایران و همچنین مبلغی که برای این نقل و انتقال به موزه هنرهای معاصر و از همه اینها مهمتر، لیست آثار ارسالی است.
در هفته پیشین، یکی از خبرگزاریها ادعا کرد که موزه هنرهای معاصر تفاهنامه مربوط را منتشر کرده و در متن همین خبر کوتاه ادعا شد: «طبق بند ۵ تفاهمنامه فرهنگی هنری گردشگری (نقشه راه) که توسط ریاست جمهوری ایران و نخست وزیر ایتالیا به امضا رسیده است، ۳۰اثر ایرانی و ۳۰ اثر غربی از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در ژانویه ۲۰۱۷ در موزه ماکسی شهر رم به نمایش گذاشته خواهد شد.» اما در واقع با گذشت چند روز (تا لحظه انتشار این خبر) متن هیچ تفاهنامهای بر روی وبسایت موزه هنری های معاصر منتشر نشده و این یک بند نیز در اختیار یک خبرگزای قرار گرفته است.
در واقع این خبر، تصمیم گیرتده ارسال این گنجینه را ریاست جمهوری خواند و تقصیر را از گردن مرادخانی و ملانوروزی ساقط کرد که با توجه به عدم انتشار متن تفاهمنامه، نمیتوان این ادعا را پذیرفت و حتی در صورتی که چنین تفاهنامهای وجود داشته باشد، در نفس ماجرا تفاوتی نمیکند، چرا که نقدها نسبت به اشخاص نیست، بلکه نقدها به ارسال یک گنجینه بزرگ از ایران به اروپا -آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری- بدون شفاف سازی و انتشار مستندات است. اتفاقاً اگر از ابتدا مسئولان معاونت هنری شفاف برخورد میکردند و اسناد مربوط را منتشر میکردند، نگرانیها تا این حد فزونی نمییافت.
در شرایطی که انجمنهای هنری، گالریداران و هنرمندان هنرهای تجسمی با ارسال این آثار به این تور نمایشگاهی مخالف هستند و در بیانیههای مختلفی مخالفت خود را با آن اعلام کردهاند، روز گذشته نیز رامین مهدی نژاد (عضو هیات علمی دانشگاه و نقاش) با ارسال نامهای اعتراض خود را نسبت به ارسال آثار به تور نمایشگاهی آلمان و ایتالیا اعلام و بار دیگر بر غیرحرفهای بودن این تفاهمنامه تاکید کرد.
در متن نامهای که این استاد دانشگاه و عضو انجمن نقاشان ایران تاکیده شده است: «متن تفاهمنامه فرهنگی هنری ایران و ایتالیا منتشر شد که براساس آن 30 اثر ایرانی و 30 اثر غربی از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در ژانویه 2017 در موزه ماکسی شهر رم به نمایش گذاشته خواهد شد. با منتشر شدن این تفاهمنامه ابهامات و نگرانیهای هنرمندان بازهم مورد بیتوجهی قرار گرفت. انگار نه انگار که در این کشور بسیاری از انجمنهای هنری، گالریداران و هنرمندان هنرهای تجسمی به علت ابهامات موجود در نحوه ارسال؛ لیست آثار و... مخالفت خود را اعلام کردهاند.»
این مدرس دانشگاه در ادامه این یادداشت تاکید کرد: «به نظر میرسد با توجه به تغییر وزیر ارشاد و فضای پیش آمده از این موقعیت؛ برخی افراد اصرار بر ارسال آثار بدون درنظر گرفتن موارد قانونی و تصویب یا مجوز مجلس را دارند لذا لازم است کمیسیون فرهنگی مجلس با بازنگری مدبرانه؛ مانع تحمیل خسارتهای احتمالی و جبرانناپذیر به این گنجینه بینظیر که به حق سرمایه ملی همه ماست؛ بشود.» خواستهای بسیار معقول که به نظر میرسد نیاز به توجه ویژه اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس داشته باشد.
برای درک اهمیت این توجه باید به یادداشت به دو هفته پیش مانی جعفرزاده پژوهشگر هنر و موزیسن کشورمان اشاره کرد که تاکید کرده بود، دو اثر از ایران خارج و به ایتالیا منتقل شده و این در حالی است که ملانوروزی در روزهای اخیر تاکید کرده بود به واسطه اینکه برخی آثار نیاز به مرمت دارد، هنوز لیست آثار که قرار است به ایتالیا و آلمان ارسال شوند، مشخص نیست. اگر حداقل دو اثر تاکنون به خارج ارسال شدهاند، چرا این موضوع به صورت شفاف بیان نشده و اگر این اتفاق واقعیت ندارد، چرا مسئولان در دو هفته اخیر در قبالش سکوت پیشه کردهاند؟
اعضای کمیسیون فرهنگی و نهادهای نظارتی به خواندن یادداشت این پژوهشگر دعوت میکنیم: «در طول دو سالِ ١٣٨٥ و ١٣٨٦ صاحب اين قلم به همراه آقايان ذبيح الله تائبى وَ ماركوس شپرشر به نمايندگى از بنياد هنرىِ «بايلر» واقع در سوئيس، چندين بار با چندين واسطه از رياستِ وقت موزهى هنرهاى معاصرِ تهران جناب آقاىِ حبيب الله صادقى تقاضا كرديم تا براىِ يك دوره نمايش سه ماههى يكى از نقاشىهاىِ «جكْسن پلاك» كه در گنجينهىِ موزهىِ هنرهاى معاصرِ تهران نگهدارى مىشد [و هنوز هم بايد بشود] باگالرى مركزى بايلر در سوئيس همكارى فرمايند. ايشان هربار از ملاقات با ما سرباز زدند و حتّا در يك مورد شخصن فرموده بودند كه هيچ تضمينى وجود ندارد كه ما تابلو را به ايران بازگردانيم.
من مراتب را به آقاى شپرشر اعلام كردم و ايشان پس از فقط چند ساعت گفت سفيرِ سوئيس در ايران آمادگى دارد تا به نمايندگى از رياستِ جمهورى سوئيس در سندى دولتى، كتبى و رسمى هم استرداد تابلو به ايران و هم بيمهى آن را ضمانت كند. من پيغام ماركوس را رساندم وَ مراتب باز هم از سوى موزه رد شد و اعلام شد موافقت با چنين خروجى نياز به امضاى چهار وزير كابينه دارد كه خُب بديهى بود كه ما از پس آن بر نمىآمديم و در نتيجه پروژه منتفى شد و مسكوت ماند تا به امروز.
امروز پس از ١٠ سال بنابر اقوال دو اثر از آثارِ موزه [ظاهرن يك نقاشى از «روُتكوُ»(؟) و يك اثر ايرانى(؟)] به ايتاليا منتقل شده است. اين انتقال بسيار پسنديده خواهد بود و قطعن هم در اعتبار جهانى موزه و هم در قيمت اين آثار تأثيرى مثبت خواهد داشت.
فقط دو پرسش: موزه براى خروج اين آثار واقعن از ٤ وزير كابينه امضاى موافقت گرفته است؟ اگر پاسخ مثبت است، دقيقن كدام وزرا؟
و آيا موزه براى بيمه و ضمانت استردادِ اين آثار سندى به استحكام آنچه ما در ١٠سالِ قبل ارائه مىكرديم، دريافت كرده است؟ اگر پاسخ مثبت است سند را منتشر فرمايند تا جامعهى هنرى از نگرانى بهدر آيد و اين اتّفاق خجسته با آسودگى تداوم بگيرد.»
انتظار میرود پیش از ارسال این آثار به خارج از کشور نهادهای نظارتی به ویژه نمایندگان کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در این زمینه اقدام عاجلی انجام دهند و با اتکاء به نظر کارشناسی انجمنهای تخصصی مانع از ارسال این آثار در این مقطع به اروپا شوند. بدون تردید تبادل آثار هنری یک اتفاق مرسوم در دنیا است اما اینکه این حجم دستچین شده با اصرار بر عدم شفافیت در این مقطع حساس ماه های پایانی دولت به اروپا ارسال شوند، همانگونه که معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد در جمع هنرمدان تاکید کرد، دور از عقلانیت است. چرا باید امری که مرادخانی بر عقلانی نبودنش تاکید دارد، اجرایی شوند؟
این نقاش در گفتوگو با ایسنا در بررسی موضوع واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران به بنیاد رودکی، اظهار کرد: موزهای به این اهمیت را در هیچ جای دنیا به بخش خصوصی واگذار نمیکنند. بخش خصوصی فقط میتواند با کمکرسانی و در اختیار قرار دادن پول و امکانات، در کار موزهها مشارکت داشته باشد. موسساتی که پول کافی دارند، میتوانند بار موزهها را سبک کنند و به آنها پول و خدمات ارائه کنند. در غیر این صورت، واگذاری کامل موزه به اینگونه موسسات عملا غیرممکن است.
او ادامه داد: دو عکس از موزه آزادی، قبل و بعد از واگذاری آن به بنیاد رودکی برای من فرستاده شده که نشان میدهد بنیاد رودکی وقتی این مکان را تحویل گرفته، آنجا را به مکانی مثل زیرگذر مترو تبدیل کرده است. اگر قرار باشد همان سلیقه در موزه هنرهای معاصر اعمال شود، کار اشتباهی است.
آغداشلو همچنین بیان کرد: بخشهای خصوصی و موسسات، به هیچ عنوان نمیتوانند در اداره موزهها دخالت و اظهار نظر کنند. در صورت اظهار نظر و دخالت با سلیقهای منحط، کاربری موزه تغییر خواهد کرد. پیش از این هم من درباره مقبره فردوسی یادداشتی نوشتم و در آن هشدار دادم که تا دمِ قبر فردوسی را ویترین زدهاند! دولت باید در چنین مسائلی دخالت کند و اجازه ندهد اینگونه اتفاقها بیفتد.
این هنرمند ادامه داد: هر موسسهای که تمایل دارد کار فرهنگی بکند، میتواند بدون اعمال سلیقه، در خرج و مخارج موزهها مشارکت داشته باشد و خدماتش را تقدیم و ارائه کند. اینکه وزارت ارشاد موضوع واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی را تکذیب کرده اتفاق خوبی است اما امیدوارم این تکذیب عملی و اجرایی شود و در طولانیمدت دوام داشته باشد.
او به وضعیت موزه هنرهای معاصر اشاره و بیان کرد: موزه هنرهای معاصر دخل و خرج و پولی ندارد و فقط بودجه کمی از سوی دولت برای آن در نظر گرفته میشود که کافی نیست. باید فکری به حال این موزه کرد. این موزه به ردیف بودجهای مشخص نیاز دارد تا بتواند سر پا بماند. در حال حاضر هیچ درآمدی وجود ندارد که صرف مخارج موزه شود.
آغداشلو اضافه کرد: اگر همینطور پیش برود، این موزه سر پا نخواهد ماند و بهزودی در آن را میبندند که البته این اتفاق، خیلی بهتر از واگذاری موزه است.
به گزارش ایسنا، مدتی است که اخباری غیررسمی مبنی بر واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی در برخی سایتها و شبکههای مجازی منتشر شده که واکنشهایی را از سوی هنرمندان و انجمنهای هنری بهدنبال داشته است. معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 21 فروردینماه با انتشار اطلاعیهای «واگذاری مدیریت موزه هنرهای معاصر به بنیاد فرهنگی - هنری رودکی» را تکذیب کرد.
در این راستا، معاونت امور هنری وزارت ارشاد نیز 19 فروردینماه متنی را به این شرح منتشر کرد: «شایعه انتقال موزه هنرهای معاصر به بنیاد فرهنگی هنری رودکی صحت ندارد. متأسفانه از روز گذشته شایعهای مبنی بر انتقال موزه هنرهای معاصر به بنیاد فرهنگی هنری رودکی در رسانهها و فضای مجازی منتشر شده است. روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تکذیب این خبر به اطلاع میرساند اصولا هرگونه تغییرات در بدنه وزارتخانهها مستلزم تأیید دولت و در برخی موارد تصویب مجلس شورای اسلامی است. بنابراین شایعه مندرج در برخی شبکههای مجازی که در این خصوص منتشر شده صحت نداشته و تکذیب میشود.»
آیدین آغداشلو - نقاش - نیز پیش از این، مطلبی را به این شرح منتشر کرده بود: «در هیچ جای دنیا موزهای به این اهمیت را به دست هیچ موسسه خصوصیای نمیدهند، حتی اگر دولت در آن شریک باشد، این مسأله شگفتانگیزی است که با اینکه تکذیب شده، اما حتی فکرش هم بیمعنی است. اگر مسأله این است که موزه را به لحاظ مالی نمیشود اداره کرد و بودجه ندارند، موزه را تعطیل کنند. در موزه را ببندند، اموالش را نگه دارند و مراقبت کنند؛ ولی اموال موزه مانند مجموعه جواهرات سلطنتی است و یک مجموعه فرهنگی، تاریخی و متعلق به ملت ایران است. اگر واقعا مسأله بیپولی است موزه را تعطیل کنند و هر زمان بودجه کافی داشتند، دوباره موزه را باز کنند. دهها موزه در ایران این اتفاق را تجربه کردهاند یعنی به علت اینکه امکانات نداشتهاند برای مدتی تعطیل شدهاند. موزه هنرهای اسلامی به مدت 10 سال تعطیل بود؛ اما اشیاء باید محفوظ بماند و اشیای موزه مطلقا با مجموعه جواهراتی که در بانک مرکزی نگهداری میشود فرقی ندارد. اگر مجموعه جواهرات سلطنتی را به بخش خصوصی واگذار میکنند، این مطلب را درباره موزه هم عنوان کنند. البته من توصیه نمیکنم که در موزه را ببندند، زیرا موزه انبار نیست و باید روی مردم باز باشد.
راه حل مشکلات بودجهای دولت، طمع کردن به موزه هنرهای معاصر نیست. موزه هنرهای معاصر موزه مردم است. موزه حتی ارکستر سمفونیک ایران نیست که آن را به بخش خصوصی واگذار کنند و ماهیت آن فرق میکند. بیشترین شاهکارهای ممکن، در این موزه است. این شاهکارها نهتنها مجموعه هنرهای غربی و مدرن ایران را شامل میشود، بلکه در این موزه عالیترین صفحات شاهنامه شاهطهماسبی نگهداری میشود و من درک نمیکنم ریشه این فکر از کجا آمده است. این موزه ذخیره عظیمی از آثار فرهنگی است. مثل اینکه بگویند موزه ایران باستان را با کتیبهها و لوحهای هخامنشی میخواهیم به یک موسسه خصوصی واگذار کنیم.
کدام موزه بزرگ دنیا در دست یک موسسه خصوصی است؟ هر موزه بزرگ دنیا از دولت پول میگیرد و بودجه دولتی دارد. مگر موزه متروپولیتن اینطور نیست؟ مگر موزه لوور اینطور نیست؟ تمام موزههای بزرگ همینگونهاند. موزه بریتانیا مجانی است و اصلا درآمدی ندارد. من واقعا درک نمیکنم که این فکر شگفتانگیز از کجا شروع شده است و اصلا هدف چیست؟ اگر هدف درآمدزایی است که هیچ موزهای در دنیا درآمدزایی نمیکند و حالا اگر این موزه به بخش خصوصی واگذار شود تضمینی برای درآمدزایی وجود دارد؟
این اتفاق درباره موزه اهواز هم افتاد، اما اینجا صحبت از میلیاردها دلار اموال موزه است. همان چند ورق شاهنامه شاهطهماسبی ارزشی بالای یک میلیارد دلار دارد. من از این نظر خیلی متأثر شدم و همین مطالب را خواهم نوشت و در روزنامهها به انتشار میرسانم، چون این فکر، فکر بسیار غلط و غیراجرایی است. تصور میکنم مطرح شدن این مسأله به این وسعت و جانبداری هنرمندان از اینکه این فکر غلط کنار گذاشته شود بسیار بجا بوده است. این موضوع باید با روشنگری همراه شود و از این گنجینه ملی آثار فرهنگی زنده و پویا حمایت و محافظت شود.»
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اخباری مبنی بر واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران به بنیاد فرهنگی هنری رودکی را تکذیب کرد.
به گزارش مهر، علی مرادخانی صبح پنجشنبه نوزدهم فروردین ماه در حاشیه مراسم تشییع پیکر زنده یاد جواد لشگری آهنگساز و نوازنده با حضور در جمع تعدادی از خبرنگاران درباره انتشار اخباری مبنی بر واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران به بنیاد فرهنگی هنری رودکی گفت: من از دیروز در جریان انتشار چنین اخباری قرار گرفتم ولی اصولا وقتی قرار باشد چنین موضوعی اتفاقی بیفتد این هیات دولت است که باید پیرامون نحوه واگذاری تصمیم گیری کند. علاوه بر این مجلس هم باید طبق قوانین موجود کشور نسبت به ماجرا نظارت داشته باشد. بنابراین واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی صحت ندارد و اساسا یک شایعه است.
وی ادامه داد: مباحثی هم که برخی دوستان در این زمینه مطرح می کنند اساسا صحت ندارد. البته در خیلی از زمینه ها راه های برون رفت از مشکلات دولتی همیشه مطرح بوده که برخی ها تصور کردند این راه ممکن است پیش روی موزه هم قرار گرفته باشد ولی به نظر من قضیه به ترتیبی که گفته شد اصلا درست نیست و هرگونه کاری بخواهد برای بهتر شدن اوضاع یک مجموعه انجام پذیرد قطعا نیازمند کار کارشناسی اساسی است. اینکه من و شما به یک دفعه بشنویم قرار است روز بیست و یک فروردین ماه موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی واگذار شود، بحث غیرکارشناسی است که از سوی برخی از دوستان مطرح شده است.
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تازه ترین وضعیت ارکستر سمفونیک تهران بعد از حضور دوباره علی رهبری در ایران و پذیرفته نشدن استعفای وی گفت: همه کارهای ارکستر سمفونیک در حال انجام است و تا ظهر امروز وضعیت کامل این مجموعه به همه رسانه ها اعلام می شود.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 22,دسامبر,2024